جلالالدین محمد بلخی، مشهور به مولانا، مولوی و رومی، یکی از بزرگترین شاعران و عارفان پارسیزبان قرن هفتم هجری است.دراین نوشته وب سایت 303 بیوگرافی همراه ما بمانید.
بیوگرافی مولانا
بیوگرافی شاعران جلالالدین محمد بلخی، مشهور به مولانا، مولوی و رومی، یکی از بزرگترین شاعران و عارفان پارسیزبان قرن هفتم هجری است. وی در سال ۶۰۴ هجری قمری در شهر بلخ (در حال حاضر در افغانستان) به دنیا آمد و در قونیه (امروزه در ترکیه) درگذشت.
از کودکی، مولانا تحت تأثیر پدرش، بهاءالدین ولد، که از علمای و عرفای برجسته بود، قرار گرفت و به تحصیل علوم دینی و عرفانی مشغول شد.
مولانا کیست
نام کامل : جلالالدین محمد بلخی
متولد : سال ۶۰۴ هجری قمری
محل تولد : شهر بلخ
زندگینامه مولانا
سرزمین ایران، مهد پرورش بسیاری از شخصیتهای برتر و شاعران نامآور است. یکی از مشهورترین شاعران ایرانی، مولانا جلالالدین محمد بلخی است که با لقب ملّای روم و مولوی رومی شناخته میشود.
مولانا زندگی نامه
جلالالدین محمد در ششم ربیعالاول سال ۶۰۴ هجری در شهر بلخ به دنیا آمد. نام کامل او «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بود.
مولانا چه کسی هست
پدر او «محمد»، معروف به سلطانالعلماء و بهاءالدین ولدبنولد، از عالمان و عارفان برجسته بود. او مردی سخنور و از بزرگان صوفیه و عرفان بود و خرقهاش به احمد غزالی پیوسته بود.
وابستگی مردم به بهاءالدین ولد سبب ترس و نگرانی در محمد خوارزمشاه شد، و به همین دلیل، او به قونیه مهاجرت کرد. اما در قونیه، مورد مخالفت امام فخررازی قرار گرفت، فردی نفوذمند در دربار خوارزمشاه، که بیش از دیگران شاه را بر ضد او برانگیخت.
عکس مولانا
عکس مولانا برای کامپیوتر
عکس مولانا برای موبایل
عکس های مولانا
عکس جذاب مولانا
والپیپر مولانا
عکس مولانا 2025
مولانا لقب ها
از القاب مولانا می توان به «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی»، «ملای رومی» اشاره کرد. تخلص او «خاموش»، «خَموش» و «خامُش» نیز گفته شده است.
مولانا سفر ها
جلالالدین محمد پدرش را در سفر حج به زیارت همراهی کرد و در این سفر در نیشابور با شیخ فریدالدین عطار، عارف و شاعر بزرگ، دیدار نمود. این عارف در همان کودکی، سفارش مولوی را به پدرش کرد.
مولانا بغداد
در این سفر، او همچنین مدتی در بغداد اقامت داشت و به دلیل فتنه تاتار، از بازگشت به وطن منصرف شد و در آسیای صغیر ساکن گردید. اما پس از دعوت علاءالدین کیقباد، به شهر قونیه بازگشت.
همزمان با تربیت مردم، مولانا از شاگردان محقق ترمذی نیز بود و از آموزشها و راهنماییهای او بهرهمند شد. سپس، به تشویق استادش، سفر دیگری به حلب کرد و در آن شهر علم فقه را از کمالالدین عدیم فرا گرفت.
مولانا دمشق
پس از آن، به شهر دمشق رفت و با محیالدین عربی آشنا شد و از دانش او بهره برد. سپس راهی قونیه شد و در خواست سید برهانالدین، طریق ریاضت را پیش گرفت. پس از مرگ محقق ترمذی، علوم دینی را آموزش داد و حدود چهارصد شاگرد تربیت کرد.
مولانا و همسرش
مولانا در هجده سالگی با گوهر خاتون، دختر خواجه لالای سمرقندی، ازدواج کرد و صاحب دو پسر، سلطانولد و علاءالدین محمد، شد.
مولانا فرزندان
همسر دوم او، خاتون قونوی نام داشت و از او فرزندانی به نامهای مظفرالدین امیرعالم و ملک خاتون داشت.
مولانا ازدواج
این همسر دوم ۱۹ سال پس از وفات مولانا در قید حیات بود.
مولانا
مولانا طرفداران زیادی داشت و هنگام برگزاری مجالس او، جمعیت زیادی گرد او جمع میشدند.
مولانا و شمس
همیشه در حال یادگیری و تربیت شاگردان بود و مجالسی برای آموزش و تعلیم بر پا میکرد. یکی از رویدادهای مهم در زندگی او، آشنایی او با شمس تبریزی است.
روزی شمس وارد مجلس مولانا شد و دید که او چند کتاب کنار خود دارد، از او پرسید اینها چیست؟ مولانا پاسخ داد: «قیل و قال است.»
شمس به او گفت اینها به درد تو نمیخورند و کتابها را در داخل حوضی در نزدیکی آنجا انداخت. مولانا با ناراحتی گفت: «ای درویش، چرا اینگونه نمودی؟» برخی از این کتابها نسخههای منحصر به فردی بودند که از پدرم رسیده بود و دیگر پیدا نمیشدند.
شمس کتابها را از آب خارج کرد و بدون اینکه خیس شوند، به مولانا گفت: «اینها راز است، ذوق و حال است که تو از آن بیخبری.»
از آن زمان، مولانا درس و بحث را کنار گذاشت و شاگردان و مریدان شمس تبریزی شدند.
او تغییر کرد و به شور و عشق روی آورد و زندگیاش دگرگون شد، گویی تولدی دوباره یافت.
مولانا و شمس تبریزی
نقطه عطف زندگی مولانا، آشنایی و دلدادگی او به شمس تبریزی است. تأثیر شمس در زندگی مولانا چنان است که او از یک عالم و فقیه، به عاشقی دلسوخته تبدیل میشود و عقاید خشک مذهبی را کنار میگذارد.
شمس عشق را زیر بنای خلقت میداند و معتقد است عشق، همه هستی را هدایت میکند. خداوند، عاشق بود و پس از آن، آفرید.
شمس، مانند خورشیدی، زندگی مولانا را روشن و گرما بخشید.
مولانا که پیشتر جز عبادت در محراب و منبر، جایی را نمیپایید، تغییر کرد و به رقص و سماع عاشقانه روی آورد.
مولانا شاعر
در طول زندگی، مولانا از استادانی مانند محقق ترمذی، شیخ عطار، کمالالدین عدیم و محیالدین عربی بهرهمند شد، اما تأثیرگذارترین فرد در زندگیاش، شمس تبریزی بود. پس از آشنایی با او، رابطهای عاشقانه و عمیق بین آنها شکل گرفت.
پس از غیبت شمس، مولانا با صلاحالدین زرکوب آشنا شد و با او ارتباط برقرار کرد، که این رابطه سبب حسادت برخی شد.
پس از مرگ صلاحالدین، او حسامالدین چلبی را برگزید و از همنشینی با او، الهام گرفت و مثنوی معنوی را نوشت که نتیجهی لحظههای گفتوگو و همنشینی با حسامالدین است.
مولانا مثنوی
مثنوی: معروفترین اثر او است که در آن، عرفان، تصوف، اخلاق و معارف آموزش داده شده است. مثنوی در مجالس رقص و سماع خوانده میشد و افراد به نام مثنویخوان، آن را با صوتی دلنشین میخواندند.
۱۸ بیت اول مثنوی را نینامه مینامند و شش دفتر آن، شرح این ۱۸ بیت است.
مولانا غزلیات
مجموعهای است شامل حدود ۲۵۰۰ غزل، که در پایان و مقطع بیشتر آنها، مولانا تخلص خود را ذکر نکرده و به نام شمس تبریزی تخلص کرده است؛ بنابراین، این اثر به دیوان شمس معروف است.
مولانا رباعیات
شامل ۱۶۵۹ رباعی است که نسبت به غزلیات و مثنوی، کمتر معروف است. در این رباعیها، معانی عرفانی، معنوی و تفکرات مولانا بیان شده است.
مولانا فیهمافیه
«فیهمافیه»: مجموعه تقریرات و سخنرانیهای او در مجالس است که بیشتر شباهت به مثنوی دارد. پسر او، بهاءالدین، یا یکی دیگر از شاگردان، آنها را یادداشت کرده است. این اثر نسبت به مثنوی سادهتر و روشنتر است و در نثر نوشته شده است.
مولانا مکاتیب
مکاتیب: نامهها و نوشتههای مولانا برای معاصران خود است و به نثر نگارش یافته است.
مولانا مجالس سبعه
«مجالس سبعه»: مجموعهای از مواعظ و سخنرانیهای او در سر منبر برای پند و اندرز دیگران است.
مولانا مذهب
مولانا یک صوفی بود. تصوف که یک سنت عرفانی در اسلام است، بر تجربه دیدار و گفتگو مستقیم با خدا، به عنوان مظهر عشق الهی، تأکید دارد.
صوفیان را میتوان با شیعه، سنی، و دیگر جریانهای اسلامی یا ترکیبی از سنتهای مختلف مرتبط دانست.
تصوف، که حدود دو قرن پس از ظهور اسلام در خاورمیانه پدید آمد، هرچند سابقههای پیشین داشت، در نهایت به چندین مذهب و طریقت مختلف در اسلام تبدیل شد.
معروفترین این طریقتها، سنتهای مولوی است که به شاعر و عارف بزرگ، جلالالدین محمد رومی، تعلق دارد.
مانند دیگر شاعران صوفی، مضمون اصلی نوشتههای مولانا، اشتیاق او برای دیدار مستقیم با خدا است که معشوق واقعی او محسوب میشود. اشعار عارفانه او تماما درباره عشق الهی است.
مولانا ثروت
نوشتهها و اشعار مولانا، در جهان اسلام و غرب، بسیار محبوب و تأثیرگذار است.
یکی از دلایل محبوبیت او این است که شعرهایش شامل همه فرهنگها، ملیتها و اساطیر میشود. مردم میتوانند اشعار او را بخوانند بدون اینکه احساس کنند او در حال تحمیل عقاید خود بر آنهاست.
مولانا مفاهیم و اسطورههای مذهبی مختلف را در بیان عشق جهانی و الهی ادغام میکند. آثار او سرشار از پیامهای مدارا، نیکی، خیرخواهی و آگاهی است که از طریق عشق واقعی به معشوق اصلی، یعنی خدا، منتقل میشود.
از جمله شاعران همعصر او، سعدی را میتوان نام برد که آثارش، مانند بوستان و گلستان، از سبکی نزدیک به مولانا بهرهمند است.
اهمیت مولانا فراتر از مرزهای ملی و قومی است. سخنوران فارسیزبان در ایران، افغانستان و تاجیکستان او را یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شاعران قدیمی میدانند که بر بسیاری از شاعران در طول تاریخ تأثیر گذاشته است.
ثروت مولانا
همچنین، در طول قرنها، او تأثیر زیادی بر ادبیات ترکی داشته است.
برای بسیاری، آموزههای او بهترین مقدمه برای فهم فلسفه و عمل است. ترجمههای انگلیسی اشعار مولانا، به ویژه اثر کلمن بارکس، بیش از نیم میلیون نسخه در سراسر جهان فروش رفته است.
او توانسته است شاعر و فیلسوف فارسیزبان امپراتوری سلجوقی را به یکی از پرخوانندهترین شاعران در غرب، از جمله در ایالات متحده، تبدیل کند.
مولانا مرگ
جلالالدین محمد، در ۶۳ سالگی، در روز یکشنبه، پنجم جمادیالآخر، سال ۶۷۲ هجری قمری، بر اثر بیماری ناگهانی، با حرکتی سریع، به دیدار خدا شتافت.
مرگ مولانا
پس از وفات، چهل شبانهروز، عزا و سوگ در شهر قونیه برپا بود و مردم از تمامی اقشار، مسلمان و غیر مسلمان، گبر، مسیحی و یهودی در این ماتم شرکت کردند.
مولانا آرامگاه
آرامگاه او در شهر قونیه قرار دارد و در میان دو استان آنتالیا و آنکارا واقع شده است. این مکان، بسیار دیدنی و محبوب گردشگران و علاقهمندان شعر و ادب است.
آرامگاه مولانا
مقبره او بر روی تپهای با ارتفاع ۱۰۱۶ متر قرار دارد و در بالای قبر، گنبدی مخروطی و فیروزهای ساخته شده است. در سال ۱۹۲۷ میلادی، مقبره مولانا به موزه تبدیل شد که با نام «موزه مولانا» شناخته میشود.
مولانا فوت
17 دسامبر (۲۶ آذر ماه)، روز وفات مولانا است. هر سال در قونیه، مراسم ویژه بزرگداشت او از ۷ تا ۱۷ دسامبر (۱۶ تا ۲۶ آذر) برگزار میشود.
فوت مولانا
در ترکیه، این شب را شب عروسی یا وصلت مولانا مینامند و مردم این روز را به خاطر وصال او با معبود، جشن میگیرند. همچنین در هفتم مهرماه، هر سال، مراسم دیگری به مناسبت سالروز تولد او در قونیه برگزار میشود.
روحش شاد